سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به وبلاگ نیما خوش امدید


دو تا ترکه تو خیابون وایستاده بودببخشید ن داشتن کوناشونو به هم میزدن، یکی میاد ازشون میپرسه: شما دارین چی کار میکنین؟ میگن: داریم دوکون باز میکنیم! یک ماه بعد یارو داشته از همون خیابون رد میشده، میبینه ایندفعه دارن کیراشونو به هم میزنن، ‌میگه: ایندفعه دارین چی کار میکنین؟ میگن:‌ داریم معاملمونو به هم میزنیم!
****************
ترکه میخواسته جلق زدن رو ترک کنه، چهار گوشه حموم رو می بوسه میاد بیرون!
****************
یه کوسه بوده عادت داشته معامله مردم رو میکنده، تو گونه خودش هم آخرین نمونه باقی مونده بوده، ‌نمی‌تونستن بکشنش. میگن: چی کار کنیم؟ میان دندوناش رو میکنن. بعد از چند وقت یک بابایی داشته تو دریا شنا میکرده، یهو داد میزنه: کــوســه! آخ جان! کوسه! آه! آه! کوسه! آه آااااه!
****************
سرخپوسته میره داروخانه یک کاندوم میخره، بعد از یه مدت میاد میگه آقا یه کاندوم قوی تر بده. یارو میگه چرا؟ سرخپوسته میگه: مرد سرخپوست قوی، زن سرخپوست قوی، کاندوم، بووووم....! یارو بهش یه کاندوم محکم تر میده،‌ بازم بعد از یه مدتی برمیگرده، میگه: زن سرخپوست قوی، مرد سرخپوست قوی، کاندم بووووم...! این دفعه یارو یه کاندوم آهنی بهش میده. بعد از یه مدتی زن سرخپوسته سیاه پوش میاد میگه: مرد سرخپوست قوی، زن سرخپوست قوی،کاندوم قوی، تخم طرف چپ بوووووم...!
****************
ترکه پنچر گیری داشته، زن میگیره. فردای شب عروسیشون،‌ زنش میره پیش باباش شکایت میکنه که: این شوهر من دیشب منو گرفته بود هی فرو می‌کرد تو وان حموم! باباهه میره پیش دامادش میگه: چرا شب اول زندگی دختر منو هی فرو می‌کردی تو وان؟! ترکه میگه: خوب می‌خواستم سوراخشو پیدا کنم
****************
کیر چوبی میگذارن. شب عروسیش همین که میاد با عروس خانوم مشغول کار خیر شه، یهو کیره میشکنه. زنه بهش میگه: کیرش چوبی بود؟! رشتیه میگه: ‌نه چوبش کیری بود!
****************
یارو میره تو اداره کون گشادا می‌خواسته استخدام شه. جلوی در ورودی، ‌دربون اونجا ازش می‌پرسه: ببخشید میتونم کمکتون کنم؟ یارو میگه: من می‌تونم یک گلابی درسته رو بکنم تو کونم! می‌خوام اینجا استخدام شم. دربونه بهش می‌گه: ‌برو خدا پدرتو بیامرزه، من می‌تونم یک توپ فوتبال رو بکنم تو کونم، ‌اینجا دربون شدم! یارو گوش نمی‌ده میره تو. منشی دفتر ازش‌ می‌پرسه: ‌چی‌کار می‌تونم براتون بکنم؟ باز یارو جریان گلابی و استخدام رو میگه. منشیه میگه: من می‌تونم یک صندلی رو بکنم تو کونم، ‌اینجامنشی شدم! فکر نکنم اینجا استخدامتون کنند،‌ ولی به هرحال باید با آقای معاون دوم صحبت کنید. یارو میره‌ تو دفتر معاون،‌ می‌بینه داره یک کاناپه رو می‌کنه تو کونش! میگه:‌ اَااه! تو یک کاناپه رو می‌کنی تو کونت،‌ تازه معاون دوم شدی، پس رئیستون دیگه چه کون گشادیه؟! معاونه میگه: هیس!‌ ما الان همه تو کون رئیسیم
****************
 دوتا خانومه نشسته بودن تو تاکسی، همینجور داشتند از هر دری صحبت می‌کردند. یکیشون بر می‌گرده به اونیکی میگه،‌ شما شغلتون چیه؟ یارو جواب میده: والله من کارم نسبتا راحته، صبح پا میشم صبحونه می‌خورم، میرم بیرون ‌یک دوری اطراف می‌زنم،‌ میام خونه دوش میگیرم، دوباره می‌رم بیرون،‌یک مقدار تو خیابون پرسه می‌زنم،‌ میام خونه دوش میگیرم، بعد ناهار می‌خورم، می‌رم بیرون ‌یک مقدار می‌گردم،‌ دوباره میام خونه یک دوش می‌گیرم، بعد می‌رم باز چند ساعت قدم می‌زنم، بر می‌گردم خونه دوش میگیرم، می‌خوابم... شما شغلتون چیه؟ اونیکی زنه جواب می‌ده: والله منم مثل شما جندم، ‌منتها اینقدر وسواس ندارم
 ****************
زن و شوهری بچه‌دار نمی‌شدند. یه بار شکم زنه اومد جلو، با خوشحالی رفتند دکتر ولی دکتر گفت: خانم شما حامله نیستید و شکمتون نفخ کرده. چند ماه بعد باز شکم زنه اومد جلو و دوباره رفتند دکتر. دکتر پس از معاینه گفت: این بار هم شکم شما نفخ کرده! دفعه سوم که رفتند پیش دکتر و دوباره جواب قبلی رو شنیدند، مرده شاکی شد و با عصبانیت گفت: آقای دکتر، پس بفرمایید این تلمبه است نه کیر
 ****************
از ترکه میپرسن: داداش جریان این بوق زدن تو عروسیها چیه؟ ترکه میگه: ایلده ما قبلاً تو عروسی یه شعری میخوندیم، الانا دیگه فقط آهنگشو میزنن. میپرسن خوب چی میخوندید؟ ترکه میگه: اونی که تا دیروز نمیداد...دیدید داد...دیدید داد!
 ****************
ی روز حسنی به خانم معلمش میگه: خانم اجازه میدین دست به سینه هاتون بزنم؟ خانم معلم میگه: ای حسنی بیتربیت، این چه کاریه؟ حسنی میگه: خانم 10 هزارتومان بهتون میدم. خانوم میگه: خوب بیا ولی به کسی نگی. چند دقیقه بعد حسنی میگه: خانون اجازه میدین دست به پشتتون بزنم؟ خانم معلم میگه: حسنی رو بهت دادم، رودار شدی؟ حسنی میگه: خانم 5 هزارتومان بهتون میدم. خانم میگه: بیا ولی به هیچکس نگی. چند دقیقه بعد حسنی میگه: خانون اجازه میدین دست به کستون بزنم. خانم میگه: ای حسنی... دیگه خیلی رودار شدی. حسنی میگه: خانم هزار تومان دیگه بهتون میدم. خانم میگه: دیگه آخرین باره. چند دقیقه بعد حسنی میگه: خانم اجازه میدین بکنمتون؟ خانم معلم میگه: ای حسنی بد! حالا چقدر پول میدی؟ حسنی میگه: خانوم 25 هزارتومان. خانوم میگه: خوب بیا ولی به هیچکس نباید بگی و .... خانوم معلم با خوشحالی میره پیش خانوم مدیر و میگه: خانم مدیر حقوق این ماه من رو بدین و یک مرخصی یک ماهه هم میخوام. خانم مدیر میگه: مگه ندادم دست حسنی که بهتون بده!
 ****************

یک روز یه مرده داشته آمار زنهای پریودی رو میگرفته. در یه خونه رو میزنه. یه مرده در رو باز میکنه. میگه: آقا ببخشید خانوم شما پریود میشه؟ مرده دهنشو پاک میکنه و میگه: مگه معلومه؟
**************** 
ترکه میره داروخونه، میگه: آقا یه کاندوم لارج بدین. یارو یکی براش میاره. ترکه میره بیرون بعد از یک مدت برمی‌گرده، میگه: ببخشید، بزرگترش رو ندارین؟ داروخونه چی میره یک سایز بزرگترش رو میاره. باز ترکه میره، بعد از ده دقیقه میاد، میگه: ببخشید ازین بزرگترش رو ندارید؟! باز یارو یکی بزرگترش رو بهش میده. خلاصه چند بار این قضیه تکرار میشه و هی ترکه بر می‌گرده می‌گه: ‌بزرگترش رو ندارید؟! تا یارو داروخونه چی شاکی میشه، دنبال ترکه میره بیرون ببینه این چیکار می‌کنه. می‌بینه داره کاندومه رو می‌کشه سرش! با تعجب میگه: بابا چرا اینو می‌کشی سرت؟! ترکه میگه: آخه قراره من تو تئاتر نقش کیر رستم رو بازی کنم
****************
ترکه میره داروخونه میگه: یه کاندوم کدئین دار میخوام! داروخونه چیه میگه: چرا؟ واسه چی؟! ترکه میگه: آخه یه سردرد کیری گرفتم
**************** 
زنه میره دکتر،‌ میگه: آقای دکتر کمکم کنید، من هرکار می‌کنم نمی‌تونم جلوی خودم رو بگیرم، همش می‌خوام بدم! دکتره میگه: خوب خانم تو سن شما این طبیعیه! شما باید ازدواج کنید. زنه میگه: آقای دکتر الان چهارساله ازدواج کردم، ولی کمکی نمی‌کنه، هنوز همش می‌خوام بدم! دکتره میگه: خوب بعضی موارد پیش مید که هورمون‌های جنسی زیاد فعالیت می‌کنند، شما سعی کنید یک دوست پسر پیدا کنید تا ارضاتون کنه. زنه میگه: والله آقای دکتر، 15 تا دوست پسر دارم، ولی کافی نیست، باز همیشه می‌خوام بدم! دکتره کف می‌کنه، میگه: خوب در موارد خیلی نادر، عواطف فامیلی باعث میشه فرد به ارضای جنسی نرسه. شما سعی کنید با یکی دو تا از اهالی فامیل رابطه صمیمی‌تر برقرار کنید. زنه میگه: والله آقای دکتر، با همة مردای فامیل رابطه دارم، ولی بازم کافی نیست، همش دلم می‌خواد بدم! دکتره شاکی میشه، داد میزنه: خانم شما مریضید!! زنه میگه:‌ قربون دهنت آقای دکتر! اینو به شوهرم بگید که صبح تا شب میگه من جندم
****************
خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:‌ اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه:‌ هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه.‌ معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه:‌ خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه:‌ بپرس. پسره‌ میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، ‌دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم فکر میکنه، میگه:‌ خوب معلومه،‌ سومی! بچهه میگه:‌ نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، ولی از طرز فکرت خوشم اومد!
**************** 
لره میخواسته با زنش کار خیر کنه ولی بچش مزاحم بود.بهش گفت بابا بیا این هزار تومان رو بهت میدم پونصدش رو ماست بخر باقیش سی خودت.بچهه گفت نیخم! نیخم! نیخم!(نمیخوام).باباهه گفت پس بیا این هزارو پونصدو بگیر پونصد رو ماست بگیر هزار سی خودت.بچه گفت نیخم !نیخم! نیخم!باباهه گفت عجب بس بیا دیگه این دوهزار تومان رو بگیر پونصد ماست بگیر و هزار و پونصدش سی خودت.بازم بچه گفت نیخم!نیخم!نیخم!باباش عصبانی شد گفت پدر سگ پس تو بیا داتو (مادرتو) بکن تا من برم ماست بگیرم
****************
یه روز یه خانومه میره پیش خیاط و میگه: یه لباس میخوام که وقتی دولا شدم، شورتم پیدا بشه، سینه‌هام دیده بشه، نافم هم معلوم باشه! خیاطه میگه: خانوم جون، من یه لباس ماکسی برات میدوزم، هر جا رفتی همون اول خودت بگو که اوضاعت خرابه
****************
تهرانیه و ترکه و رشتیه داشتن در باره دختراشون با هم حرف میزدن، تهرانیه میگه:‌ من دو هفته پیش تو جیب دخترم سیگار پیدا کردم، تا اون موقع اصلاً خبر نداشتم که دخترم سیگار میکشه. رشتیه میگه:‌ ای بابا! من اون هفته توکیف دخترم قوطی ودکا پیدا کردم! تا اون موقع اصلاً نمیدونستم که دخترم عرق میخوره!! ترکه میگه: بابا اینا که چیزی نیست! من دیشب تو کیف دخترم کاپوت مصرف شده پیدا کردم! تا اون موقع اصلاً نمیدونستم که دخترم کیر داره!
 ****************
ترکه و کرده قرار میگذارن همدیگه رو بکنن. اول ترکه میکنه، کارش که تموم میشه یهو خجالت میکشه، سرشو میندازه پایین. کرده میاد جلو بغلش میکنه، بهش میگه: سرتو بگیر بالا پهلوان... کان مرد کردی
**************** 
جناب یُبسی زن می‌گیره، شب میرن تو حجله، یارو میاد آقا بزرگ بازی درمیاره،‌ میپرسه: عزیزم، ‌مامانت سفارشهای لازم رو بهت کرده؟! دختره که دوزاریش نیافتاده بوده، میگه: آره عزیزم، ولی بین خودمون باشه، این مامان من اونقد امله که من ترجیح میدم روشهای همیشگی خودم رو حفظ کنم!
**************** 
یه یارو داشت دوستش رو نصیحت میکرد که دیگه سیگار نکشه دوستش گفت هر کاری میکنم نمیتونم سیگارو ترک کنم .دوستش گفت یه راه خوب بلدم ، قبل از اینکه سیگار بکشی اونو بکن تو کونت ، وقتی اینکار و بکنی از سیگار بدت میاد .بعد از چند وقت دوستش رو دید ، گفت سیگارو ترک کردی .دوستش گفت: " نه بابا دهنم سرویس شد ، سیگارو که ترک نکردم هیچ ، هر دفعه یه سیگار از دهن میکشم یه سیگارم از کون .
 ****************
ترکه میمیره، میبرنش جهنم. بهش میگن: تو باید اینجا کارهم بکنی. کارش این بوده که باید دیگ‌های عظیمی که توش جنده‌ها رو می‌جوشوندن رو هم میزده. یه روز همونطور که مشغول بوده، یهو می‌بینه یک از بچه محلاش داره واسه دیگ بغلی هیزم می‌بره. دوتایی شروع میکنن باهم گپ زدن و از کار و کاسبی گله کردن و خلاصه حواسشون پاک از هرچی دیگ و جنده پرت میشه. بعد از یک مدتی ترکه یک نگاهی به دیگ می‌ندازه میبینه یک جنده سیاه پوست اومده رو. هول میشه به دوستش میگه: غضنفر زود برو بذار به کارم برسم، جنده‌ها ته گرفتن!
 ****************
پسره زبونش میگرفته، صبح دیر میره مدرسه، خانوم معلمشون میگه: چرا دیر اومدی؟! میگه: خانم لام دول بود! خانمشون میگه: خوب عزیزم من هر شب لام دوله ولی ببین چه زود میام!
**************** 
ترکه با دوست دخترش میره کوه، همینجوری که داشتن میرفتن یه دفعه نیرو انتظامی میریزه. سربازه بهش میگه: شما اینجا چی کار میکنین؟ این خانوم کیه با‌هات؟ ترکه میگه: من که کوه نورد حرفه‌ایم، اینم وقتی من اومدم همینجا بود، مثل اینکه کُس کوهیه
**************** 
شیره‌ایه می‌میره، می‌برنش بهشت. دو سه روز می‌گذره، ‌یک روز میان ازش می‌پرسند که همه چی میزون هست یا نه، میگه: والله همه چیز عالیه، فقط یوخده شـوژ میاد! می‌برنش دم مرز جهنم که یخورده گرمای جهنم بخوره بهش، بلکن گرم شه. دوباره بعد از چند روز میان می‌پرسند: خوب اوضاع چطوره؟ میگه: والله همه‌چی خوبه، ولی هنوز یوخده شـوژ میاد! میگن بابا تو اصلاً لیاقت بهشت رو نداری، میندازنش تو جهنم! بعد از چند روز میان، می‌پرسند: خوب بالاخره گرم شدی؟ میگه: والله اینجا بهتره، ولی هنوز هم یوخده شـوژ میاد! شاکی می‌شند میندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مرکز آتیش. چند روز می‌گذره، ‌میان بهش سر بزنن ببینیند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز می‌کنند، یارو داد میزنه: ‌داداش اون درو ببند،‌ تازه اینجا هوا گرفته بود
**************** 
به یه نفر گفتن چه وقتی خیلی ضایع شدی گفت:یه روز دختر خالم بهم زنگ زد گفت: بیا خونه خالیه!! منم خوشحال شدم رفتم. در و که باز کردم دیدم کسی نیست! دختر خالم گفت: من میرم تو اتاق تو هم 5 دقیقه دیگه بیا تو!! منم 5دقیقه بعد رفتم تو دیدم همه میگن تولد نولد تولدت مبارک. بعد به طرف میگن خب چه ربطی داشت! میگه: آخه لخت رفته بودم تو
**************** 
تهرونیه خوابیده بوده کنار زنش، یهو هوس کار خیر میکنه و شروع میکنه آروم آروم با پر و پاچة حاج خانوم ور رفتن. زنش پشتش رو میکنه بهش، میگه: رامین بیخود فکرای الکی نکن... فردا باید برم دکتر زنان، اونجام باید تمیز باشه! تهرونیه میخوره تو پرش، یکم واسه خودش چرت میزنه، بعد یهو خوشحال بلند میشه، به زنش میگه: شقایق جون، فردا وقت دندون‌پزشکی که نداری؟
**************** 
مزاحمه زنگ میزنه خونة یه ترکه، میگه: ببخشید گوشی دستتونه؟ یارو میگه: بعله. میگه: خوب پس بیزحمت بکنیدش تو کونتون! ترکه شاکی میشه و قطع میکنه. سه چهار ساعت بعد باز مزاحمه زنگ میزنه همون خونه، میگه: ببخشید گوشی دستتونه؟ ترکه میاد تیز بازی در بیاره، میگه: نه! مزاحمه با صدای متجب میگه: اِااِ... یعنی هنوز تو کونتونه؟
**************** 
قاضی به شاهد که یه ترک بود میگه: لطفا" برید تو جایگاه شهود و کتاب انجیل رو بگیرید دستتون و قسم بخورید که راست میگین. ترکه میره جایگاه شهود و انجیل رو میگیره دستش و بلند میگه: این تو کون آدم دروغگو
**************** 
یه روز یه زنه صداش نازک بوده میره دکتر واز دکتره دوائی می خواد تا صداش کلفت بشه دکتره یه نسخه نوشت وبه زنه گفت:خانم این دارو یه کم عوارض جانبی داره.زنه گفت:اشکالی نداره بعد از یه ماه زنه میره پیش دکتره وگفت: آقای دکتر صدایم کلفت شد.خیلی ممنون. دکتر گفت دارو هیچ عوارضی نداشت؟ زنه گفت: بله آقای دکتر.کمی سینه ام مو درآورده.که اونهم به تخمم
**************** 
مسؤل خوابگاه دخترا همه دخترا رو جمع می‌کنه، میگه: دیشب یه مرد اومده بوده تو خوابگاه. همه میگن: وااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه میگه: اینطور که فهمیدیم این مرده رفته بوده تو اتاق یکی از دخترا. همه میگن: وااااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه میگه: تازه، یه کاپوت هم پیدا شده. باز همه میگن: واااااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه ادامه میده: ولی گویا اون کاپوت سوراخ بوده. همه میگن: هه هه هه... یکی میگه: وااااای
 ****************
یه روز ترکه تصادف کرد و معاملش کنده شد .رفت پیش دکتر گفت یه معامله مصنوعی واسم بزاردکتر دید یارو کس خله . گفت آهنی میخوای یا چوبی .ترکه گفت هر دوش. بعد از چند سال دکتره ترکه رو توخیابون دید . بهش گفت مشکلی نداری . ترکه گفت نه بابا بچه دارم شدم . دکتره با تعجب گفت : راست میگی؟ چند تا 2 تا . پینوکیو که همیشه از مدرسه فرار میکنه . آرنولد هم سر چهارراه همش دعوا میکنه ...
***************************


ارسال شده در توسط Nima Nekooey